تقدیم به تمام عاشقان

تقدیم به تمام عاشقان

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 422
بازدید هفته : 1250
بازدید ماه : 2337
بازدید کل : 35129
تعداد مطالب : 577
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1


نامه لیدی کیمورا شینگاری به همسرش

لیدی کیمورا شینگاری همسر لرد کیمورا شینگاری فرماندار ناگاتو در قرن شانزدهم میلادی، قهرمان آرمانی مردم ژاپن بود. در این نامه خانم شینگاری که حس می کند همسرش در جنگ کشته می شود، ترجیح می دهد جان خود را بگیرد و سفر زندگی را به تنهایی ادامه ندهد
می دانم وقتی که دو مسافر در سایه یک درخت پناه می گیرند و از یک درخت، عطش خود را فرو می نشانند این بدان معنی است که کارهای آنها تمام ماجرا را در زندگی گذشته آنها تعیین کرده است. در چند سال گذشته من و شما زیر یک سقف زندگی کرده ایم و چنین می خواستیم که با هم زندگی کرده و پیر شویم و من مثل سایه خودتان به شما پای بند شده ام. باور من چنین بوده است و فکر می کنم شما هم در زندگی ما همین گونه فکر کرده اید.

اکنون که از تصمیم شما در انجام آخرین اقدام تهور آمیز مطلع شده ام، گرچه نمی توانم در افتخار آن لحظه بزرگ با شما سهیم باشم، اما از دانستن آن به وجد آمده ام. می گویند در شب آخرین مبارزه، ژنرال چینی زیانگ یو، گرچه جنگجوی بسیار شجاعی بود، از اینکه همسرش را ترک می کرد به شدت غصه دار شده بود.

 

و در سرزمین خودمان نیز کیویوشینا کا به خاطر جدا شدن از بانو ماتسودونو شکوه می کرد. اینک دیگر امیدی ندارم که بتوانم دوباره در این دنیا در کنار شما باشم و همچون پیش کسوتانمان بر آن شده ام که تا شما هنوز زنده اید گام آخر را بردارم. در انتهای راهی که به آن را مرگ می گویند چشم انتظار شما خواهم بود.

استدعا دارم هرگز، هرگز آن هدیه بزرگی را که به ژرفای اقیانوس و بلندای کوه است فراموش نکنید. هدیه ای که ولینعمت ما شاهزاده هیدیوری سال هاست به ما عطا فرموده.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: امید و آرزو تاريخ: 26 مهر 1389برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

مغرورانه اشك ريختيم چه مغرورانه سكوت كرديم چه مغرورانه التماس كرديم چه مغرورانه از هم گريختيم غرور هديه شيطان بود و عشق هديه خداوند هديه شيطان را به هم تقديم كرديم هديه خداوند را از هم پنهان کرديم .

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to razeeshgh.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com